در دوره رنسانس زمانی که نوشته های کلاسیک روم و یونان باستان با پشت سر گذاشتن سالهای تاریک اروپا در دسترس قرار گرفت خداشناسان و فلاسفه و هنرمندان و دانشمندان کارهای افلاطون و اقلیدس را مورد مطالعه قرار دادند واین مطالعه ها علاقه آنها را نسبت به چند وجهی ها بر انگیخت.
یوهانس کپلر با نسبت دادن دوازده وجهی به کل جهان – شاید چون دوازده وجه آن با دوازده نشان دایرةالبروج متناظر بود –به کیهان شناسی افلاطون مطالبی را افزود به این تریتب هرچند وجهی منتظم با یکی از جنبه های دنیا متناظر می شد کپلراز این فراتر رفت و چند وجهی های منتظم را به دستگاه کپرنیک و سیارات در حال حرکت در مدار خورشید وارد ساخت و از آنها برای توضح وجود شش سیاره (عطارد، زهره، زمین، مریخ، مشتری، زحل) و فاصله خاص این سیارات از مرکز خورشید استفاده کرد . کپلر جوان به این نظریه که، پنج فاصله ی بین شش سیاره ، با پنج جسم منتظم متناظر است، تمایل پیدا کرد و به کمک آن دو معما را در یک زمان توضیح داد: چرا دقیقا پنج وجهی منتظم و چرا دقیقا شش سیاره وجود دارند ؟
او پس از تلاش بسیار برای مرتب کردن چند وجهی های منتظم جهت تطبیق با این نظریه و داده های دانسته شده به طرح زیر دست یافت زحل در کره خارجی حرکت می کند که شامل یک مکعب است و یک کره در آن قرار گرفته است که مشتری روی آن حرکت می کند و خود شامل یک چهار وجهی منتظم است که کره مریخ درآان قرار دارد . به همین ترتیب کره مریخ شامل یک دوازده وجهی منتظم است پس کره زمین شامل یک بیست وجهی کره زهره شامل یک هشت وجهی و در نهایت کره عطارد است .کپلر از کشف خود چنان به وجدآامده بود که از حامی خود دوک وورتنبرگ خواست که مدلی طلاعی از چند وجهی های تو در تو و کره ها برای نشان دادن طرح او به دنیا و توضیح جهان مرموز ساخته شود . برخی از تجربیات کپلر درباره چند وجهی ها تا حدوی روشن بود او از مطالعات ارشمیدس از طریق پاپوس در زمینه چند وجهی های نیمه منتظم آگاه بود و با شرحی دقیق و استدلالی مورد به مورد، برای تکمیل فهرست خود، صورت کاملی از این اجسام را تهیه کر د.
طی این دوره چند وجهی ها توجه بسیاری از دانش پژو هان هنرمندان و صنعت گران را به خود جلب کردند از جمله آلبرشک دورر که تصور الگوی خیاط را برای یک چند وجهی طرح کرده بود ولئو نارد و داوینچی که کتاب لو کا پالیولی را در زمینه چند وجهی وجهی های منتظم و نیمه منتظم مصور نمود . دکارت نیز چند وجهی ها را مورد مطالعه قرار داد و فرضیه ای را ثابت کرد که نتیجه سریع ان فرمول اویلر است . او این فرمول مشهور را اولین بار در نامه ای خطاب به کریستین گلد باخ نقل کرد.
ا ین پایان داستان چند وجهی ها نیست ریاضیدانان هنوز آنها را مطالعه می کنند . و دانش مندان برای توصیف اشکال مولکول ها بلورها و ترکیبات موجودات زنده به استفاده از آنها ادامه میدهند .