الف-اولین چیزی که برای محاسبه لازم داریم دستگاه شماره به عبارت بهتر راهی برای نوشتن عددها. اما دستگاه شمار باید به حدی انعطافپذیر باشه که بتونیم عملیات حسابی رو در اون تعریف کنیم واز طرف دیگه باید جامع باشه به طوری که کاربرد تحلیل های پیشرفته تر برای ما امکان پذیر بشه . تو این پست میخوام مراحل بسط یه دستگاه شمار رضایت بخش رو بررسی کنم :
از اونجایی که آشکارا نمی تونیم به هر عدد صحیح نماد مخصوصی نسبت بدیم اولین قدم انتخاب یه پایه یا مبنا برای دستگاه مورد نظرهست . با توجه به اینکه خلقت انسان با ده انگشت بوده طبیعی ترین انتخاب ده هست و انسان های اولیه هم به طور گسترده ای این مبنا رو مرد استفاده قرار دادن البته ده تنها مبنای شمار انسان های نخستین نبوده و انتخاب مبنا فقط از وضعیت بدن آدما منشا نمی گرفته بلکه عوامل مختلفی مثل رابطه های عددی در موقعیت های فیزیکی هم در این انتخاب دخالت داشتن مثلا دستگاه شمار شصتگانی ( مبنای شصت ) که بین بابلی ها رواج داشته به خاطر ارتباط عدد 60 با واحد های وزن به کار میرفته ( در واحدهای وزن بابلی ها واحد وزن بزرگتر 60 برابر واحد وزن کوچکتر بوده ) یه مطلب دیگه هم که ذکرش لازمه اینه که جوامع مختلف فقط از یه مبنا استفاده نمی کردن و مثلا در همین بابلی ها برای حل مساله های تاریخ ( تقویم ) ، مقدار، وزن و مساحت از دستگاه های ترکیبی استفاده می کردن ( منظور دستگاه های با چند مبتای متفاوت هست )
ب-ابداع دستگاه های شمار گوناگون به کندی صورت گرفت و از طرفی این دستگاه ها عموما متفاوت بود و گاها نا همخوانی هایی با هم داشتن . با توج به این مطلب از همون زمان های اولیه اگه قرار بود محاسبه ای انجام بشه وجود وسایل مکانیکی الزامی بود.( در پست بعدی در خصوص این مطلب بیشتر می نویسم )
ج-خوبه بدونین واژه ی انگلیسی " Digit " که امروزه به معنی عدد و رقم به کار می ره Digitus " " به معنی انگشت مشتق شده .