2 – وعده های ICT درآموزش
برای کشورهای درحال توسعه ICT یک امکان بالقوه، برای افزایش دسترسی و پیشرفت ارتباط و کیفیت آموزش دارد. ICT بطور زیادی کسب دانش و جذب وفراگیری آنر، با ارایه بی سابقه فرصت به کشورهای درحال توسعه برای افزودن و گسترش سیستمهای آموزشی ,ارتقا فرمول بندی و اجرای سیاستها وگسترش دامنه فرصتها برای کار و فقرا تسهیل می بخشد. یکی از بزرگترین سختیها که فقرا تحمل می کنند همچنین افراد دیگری که در فقیرترین کشورها زندگی می کنند، حس انزوایی است. فناوری های ارتباطی تضمین کاهش چنین حسی هستند وهمچنین تسهیل دردسترسی به دانش از طریق راههایی که قبلا“ غیرقابل تصور بوده است. هرچند، واقعیت تقسیم دیجیتال (شکاف بین آنهایی که به کنترل فناوری دسترسی داشته و کسانی که دسترسی ندارند) به این معنی است که معرفی و یکپارچه سازی ICT در سطوح مختلف و درانواع متنوع آموزش، پرچالش ترین تعهدات است. شکست در این مبارزه به معنی بیشتر شدن شکاف دانش و عمیق شدن نابرابریهای موجود اقتصادی و اجتماعی است.
2-1 چگونهICT می تواند به توسعه دسترسی به آموزش کمک کنند؟
ICT یک ابزار بالقوه نیرومند برای توسعه فرصتهای آموزشی، چه رسمی و چه غیررسمی است برای حوزه های قبلا“ ذکرشده (جمعیتهای متفرق و روستایی) اقلیتهای قومی، زنان، دختران ، افراد ناتوان و پیران گروههای بطور سنتی محروم از آموزش بعلت دلایل فرهنگی یا اجتماعی هستند، همچنین همه افرادی که بدلایل مالی یا محدودیت زمانی قادر به ثبت نام در مراکز آموزشی نیستند.
هر زمان، هرجا (خصیصه تعریف کننده ICT ) توانایی ICT در سبقت از زمان و مکان است. ICT، آموزش غیر همزمان یا آموزش با مشخصه یک تاخیر زمانی بین ارایه آموزش و پذیرش آن توسط فراگیران را ممکن می سازد.
برای مثال، مواد درسی دوره ای online ممکن است در سراسر روز یا هفته در دسترس باشند.
ICT الزام همه فراگیرن ومربیان نسبت به بودن در یک مکان فیزیکی را رفع می کند. بعلاوه انواع معینی از ICT مانند تکنولوژی کنفرانس از راه دور این امکان را می دهد که آموزش در یک زمان، بوسیله فراگیران متعدد و از نظر مکانی پراکنده، مورد استفاده قرار گیرد.
دسترسی به منابع آموزش از راه دور . معلمان و شاگردان دیگر مجبور نیستند فقط به کتابهای چاپ شده و دیگر وسایل رسانه ای فیزیکی موجود درکتابخانه ها (که به مقدار محدود دردسترس هستند) برای نیازهای آموزشی خود متکی باشند. با اینترنت و شبکه جهانی وب، وسایل آموزشی زیادی تقریبا“ در همه موضوعات و با تنوع رسانه ها می تواند از هرجا و درهرمدت از روز و توسط تعداد نا محدودی از مردم قابل دسترس باشد.
این موضوع خصوصا“ در خیلی از مدارس کشورهای درحال توسعه چشمگیر است، همچنین حتی در بعضی از مدارس کشورهای توسعه یافته که منابع کتابخانه ای آنها محدود و منسوخ شده اند، اهمیت دارد.
ICT همچنین دسترسی به افراد و مراجع (مربیان، خبرگان، پژوهشگران، متخصصان، رهبران و اشراف) را درهمه جهان تسهیل می بخشد.
2-2 کاربرد ICT در آماده کردن افراد برای محیط های کاری
یکی از شایعترین دلایل ذکر شده برای بکارگیری ICT درکلاس، بهتر آماده کردن نسل فعلی دانش آموزان برای یک محیط کاری است،که درآن ICT خصوصا“، کامپیوتره، اینترنت و فناوری های مرتبط، روز به روز بیشتر رواج می یابند. لذا سواد تکنولوژیک یا توان بکارگیری موثر و بهینه ICT، بعنوان یک لبه رقابتی در یک بازار کار درحال جهانی شدن، بنظر می آید. التبه سواد تکنولوژیک فقط مهارت ارایه خوب کارها طبق خواست اقتصاد جدید جهانی نیست . آزمایشگاه آموزشی منطقه شمالی ایالات متحده آمریکا، آن چیزی که مهارتهای قرن 21 نامیده می شود را چنین شناسایی کرده است: سواد قرن دیجیتال ( خود شامل سواد عملکردی، سواد بصری، سواد علمی، سواد تکنولوژیک، سواد اطلاعاتی، سواد فرهنگی و هشیاری و آگاهی جهانی) تفکر اختراعی، تفکر در رسیدن به رتبه بالاتر، استدلال کامل، ارتباط موثر و بهره وری بالا .
پتانسیل ICT برای ترفیع در کسب این مهارتها وابسته به کاربرد آن بعنوان یک ابزار برای بالابردن کیفیت آموزشی (شامل، ارتقا استعداد ها به یک محیط دانش آموز محور) است.
2-3 کاربرد ICT در پیشرفت کیفیت آموزشی
پیشبرد کیفیت آموزش و پرورش یک نکته حساس است. ICT می تواند کیفیت آموزش را از چندین راه تقویت کند: بوسیله افزایش انگیزه و ورود فراگیران به صحنه اشتغال، بوسیله تسهیل در کسب مهارتهای پایه ای و ارتقا تربیت مربی. ICT همچنین ابزاری انتقال دهنده است که وقتی بطور صحیح بکار برود، می تواند ابتکار را در یک محیط دانش آموز محور ارتقا دهد.
انگیزه برای فراگیری – ICT هایی از قبیل ویدئو، تلویزیون و نرم افزارهای چند رسانه ای که متن، صدا و تصاویر متحرک را ادغام کرده اند، می توانند برای ایجاد مضمونی معتبر و مبارزه جو که دانش آموز را در فرایند آموزش دخالت می دهد، بکار بروند. همچنین امواج متقابل و ارتباطی رادیویی، افکت های صوتی، ترانه ها، نمایشنامه ه، نمایش های کمدی و دیگر رسوم و سنتهای اجرا، برای وادار کردن دانش آموزان به گوش دادن و درگیر شدن آنها در ارایه دروس بکار می روند.
همینطور بهتر از هرنوع ICT , کامپیوترهای شبکه ای با اتصال به اینترنت می توانند انگیزه فراگیران را با ادغام توانگری رسانه ها و تعامل دیگر ICTها با ایجاد فرصت اتصال به جهان واقعی و مشارکت در وقایع جهان، افزایش دهند.
تسهیل فراگیری مهارتهای پایه ای – انتقال مهارتهای پایه ای و مفاهیمی که زیر بنای مهارتهای فکری درجه بالاتر و خلاقیت هستند می توانند بوسیله ICT بصورت شفاهی و عملی تسهیل شود . برنامه های آموزشی تلویزیون، ابزار تکرار و تقویت را برای تعلیم الفبا، اعداد، رنگه، اشکال و دیگر مفاهیم پایه ای بکار می برند. بیشتر کاربردهای اولیه رایانه، برای تعلیم آموزش، مبتنی بر تسلط مهارتها، تقویت و تکرار محتوی درسی بود.
ارتقا تربیت معلمان – ICT همچنین برای پیشبرد دسترسی به تربیت معلمان و کیفیت آن بکار رفته است. مثلا“ موسساتی مانند مرکز تربیت معلم شبکه ای (CTTC) در کره جنوبی در حال بهره برداری از اینترنت برای ارایه فرصتهای بهتر توسعه و پیشرفت تخصصی معلمان، به صورت ضمن خدمت است. این مرکز که از طرف دولت تامین هزینه شده، درسال 1997 تاسیس شد. و دوره های آموزشی مبتنی بر شبکه جهانی وب را برای معلمان مقاطع ابتدایی و راهنمایی ارایه می کند. این دوره ها شامل "کامپیوترها درجامع اطلاعاتی"، "اصلاح آموزشی" و "جامعه آینده و آموزش" هستند. دوره های اختصاصی online نیز همراه با بعضی از دوره های کنفرانسی رودرو برگزار می کردد. در چین، آموزشهای فراگیر مبتنی بر رادیو وتلویزیون معلمان برای چندین سال است که توسط دانشگاه مرکزی رادیو وتلویزیون هدایت می شود. دانشگاه رادیو وتلویزیون شانگهای و خیلی دانشکده های رادیو وتلویزیون دیگر این کشور هم در این کار سهیم هستند. در دانشگاه آزاد ملی ایندرا گاندی هند سیستم کنفرانس یکطرفه دیداری و دوطرفه شنیداری مبتنی بر ماهواره در سال 1996 بوجود آمد که بوسیله مطالب چاپی و ویدیوئی ضبط شده ارایه می گردد و910 معلم مقطع ابتدایی و کمک مربی از 200 موسسه محلی تربیت معلم را در ایالت کارناتاکا تعلیم می دهد. معلمان توسط گفتگوهای متقابل توسط تلفن و فاکس با هم در تعامل هستند.
دروس خصوصی الکترونیک برای ترفیع پایه فراگیران در Universitas Terbuka اندونزی – از زمان تاسیس در سال 1984 بعنوان اولین موسسه آموزشی آزاد از راه دور در اندونزی، دانشگاه Universitas Terbuka قدمهای بزرگی در راه ایجاد آموزش های رده بالا برای اندونزیها برداشته و بیشتر از چهارصد هزار دانش آموز چهارده ساله را در سطح ملی پوشش داده است. رسالت این دانشگاه نه تنها توسعه فرصتهای آموزشی بلکه پیشبرد کیفیت آموزش و مرتبط کردن آن با نیازهای توسعه ملی هم هست. در تلاش این موسسه برای ایجاد پی آمدهای کیفیت درآموزش، اخیرا“ کاربرد اینترنت و آمیخته ای از فاکس و فناوری اینترنتی را برای دروس اختصاصی دانش آموزان در چهل دوره از بیش از 700 دوره ارایه شده، مرسوم کرده است. این دروس الکترونیک به مدلهای سنتی تر دروس دانشگاه شامل مدلهای حضوری، میل و رادیو وتلویزیون ضمیمه شده که هنوز هم بوسیله دانشگاه بکاربرده می شوند.
دو مدل دروس الکترونیک بکار رفته شده درآن عبارتند: دروس از طریق لیستهای پست الکترونیکی و دروس از طریق ادغام پیامهای ایمیل و فاکس. درمورد دوم، مربیان پیامهای پست الکترونیکی را به یک ورودی فاکس ارسال می کنند که توسط دانش آموزان بعنوان پیامهای فاکس دریافت می شود و سپس دانش آموزان با پیامهای پست الکترونیکی به مربیان پاسخ می دهند. مدلهای فاکس بیشتر از مدل پست الکترونیکی قابل دستیابی است چون خدمات فاکس در اندونزی ارزانتر از اینترنت است و استفاده از آن مستلزم مهارت در کامپیوتر و پست الکترونیک نیست.
این دو مدل ابتدا“ بصورت یک مقطع دو ترمی آزمایش شد، و نتایج آن بیانگر, سطح مشارکت پایین درمیان دانش آموز ومربی بود. یکی از دلایل آن عدم آشنایی و راحتی کاربرد فناوری و دلیل دیگرآن سردرگمی اساسی بیشتر در مورد هدف مربیان بوده است. همچنن مربیان ادعا کردند که دسترسی محدود به کامپیوتر، فقدان وقت و کمی مشارکت دانش آموزان، علاقه اولیه آنها را درمورد دروس الترونیکی بشدت کم کرده است . لذا با اینکه اینترنت و فاکس یک پتانسیل و نیروی بالقوه برای ارتقا پایه آموزش در دانشگاه توربوکا محسوب می شود، ولی باید مراحل عملی برای پیشبرد نسبت مربی به کامپیوتر، بالا بردن مهارتهای کامپیوتری و پست الکترونیکی در میان اعضای هیئت علمی و دانش آموزان، ارتقا تلاشگرانه تر مدل دروس الکترونیکی، یا حداقل تشریک مساعی با موسسات خارجی برای ایجاد نقاط دستیابی بیشتر اینترنتی در سراسر اندونزی، انحام شود.
2-4 نقش ICT در انتقال محیط آموزشی به یک محیط دانش آموز محور
تحقیق نشان داده که کاربرد مناسب ICT می تواند تغییر مکان را در مضمون و در فن آموزشی (پداگوژی) که در قرن 21 در قلب اصلاحات آموزشی جای دارند ,تسریع کند. آموزش پشتیبانی شده ICT اگر بخوبی طراحی و اجرا شود می تواند کسب دانش و مهارتهایی مورد نیاز یادگیری مادام العمر دانش آموزان را، ارتقا دهد. ICT (خصوصا“ کامپیوتر و فناوری اینترنت) اگر بطور مناسب بکاربروند، بجای اینکه فقط به معلمان و دانش آموزان اجازه دهند که آنچه قبلا“ انجام می دادند را بطور بهتری اجرا کنند، راههای جدید تعلیم وتربیت را فراهم می کنند. این راههای جدید تعلیم و تعلم بوسیله تئوری های آموزش تعلیم گرایان و ایجاد یک انتقال از علم تربیت معلم محور به فن تربیت دانش آموز محور ایجاد شده است. (به جدول 2، برای تطبیق یک روش تربیتی سنتی و روش تربیتی درحال ظهور توسط ICT )
یادگیری فعال – آموزش ارتقا یافته ICT ابزارها را برای آزمون,محاسبه و تحلیل اطلاعات بسیج می کند، لذا یک برنامه کاری برای رسیدگی، تحلیل و آموزش اطلاعات جدید ارایه می دهد، از اینرو فراگیران همانطور که کارمی کنند یاد میگیرند وهروقت که مناسب باشد روی مسایل دنیای واقعی در عمق کار می کنند، و آموزش را کمتر خلاصه کرده وبیشتر به وضع زندگی فراگیران مرتبط می سازند. در این روش برخلاف آموزش حفظی یا تکراری، آموزش ارتقا یافته ICT، درگیری روز افزون فراگیران را در مسایل روز، ترفیع می دهد. همچنین آموزشی "درست سروقت)) است که درآن فراگیران می توانند انتخاب کنند که چه چیزی را یاد بگیرند.
یادگیری مشارکتی – آموزش مبتنی بر ICT روابط متقابل و همکاری درمیان دانش آموزان، معلمان و متخصصان را بدون توجه به مکان آنها تقویت می کند. جدای از روابط متقابل ,آموزش مبتنی بر ICT به فراگیران فرصتهایی برای کار با مردم از فرهنگهای مختلف، ارایه می کند و بدین وسیله به ارتقا تیم بندی فراگیران همچنین مهارتهای ارتباطی آنها (مانند آگاهی جهانی) کمک می کند. آموزش برپایه ICT , آموزش انجام شده در سراسر زندگی فراگیران را باتوسعه فضای آموزشی شکل می دهد تانه تنها برای اشراف بلکه برای مربیان و متخصصان در زمینه های مختلف قابل استفاده باشد.
یادگیری خلاق – آموزش برپایه ICT بکاربردن اطلاعات موجود و ایجاد فرآورده های جهان واقعی را بیشتر از برگشت اطلاعات دریافتی ترویج می دهد.
یادگیری ادغام کننده – یادگیری بوسیله ICT رویکرد تعلیم وتعلم موضوعی و ادغام کننده را ترویج می کند. این رویکرد جدایی بین نظم و ترتیبهای مختلف و بین تئوری و عملی را که درکلاسهای سنتی رواج داشت ,از بین می برد.
یادگیری ارزشیابی کننده – این یادگیری برخلاف تکنولوژی های آموزشی ایستا و مبتنی بر چاپ یا متن، توسط دانش آموز جهت داده شده و تشخیصی است. آموزش آمیخته با ICT وجود گذرگاههای مختلف فراگیری و گونه های مختلف دانش را تصدیق می کند. ICT به فراگیرنده خیلی بیشتر از آنکه براستماع و یادگیری تکیه کند، اجازه می دهد که بگردد و پیدا کند.