سجاد شیربتی هستم... اهل دزفولم... روزگارم بد نیست... یه زمانی دستی بر قلم داشتم که به لطف دوستان الان ندارم و سعی می کنم حرفم را با فلش دوربینم بیان کنم!... همه ما در این کلاس درس دو روزه دنیا همکلاس هستیم... از همه دوستان خواهش می کنم تکنیک های تقلب رو تو این دو روزه یاد بگیرند که روز امتحان بهم برسون چون اون بچه تنبله کلاس منم!!!
به گزارش خبرنگار باشگاه خبری فارس «توانا»، عبدالرضا داوری عضو هیات علمی دانشگاه و محمدباقر نوبخت نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی پنجشنبه شب میهمان برنامه تلویزیونی "روبه فردا " بودند. در شروع برنامه وحید یامینپور، به عنوان مجری درباره زمان شروع برنامه توسعه در ایران اطلاعاتی را ارائه کرد تا نشان دهد پیشینه برنامه توسعه در کشور از دهه 20 شمسی آغاز و بعد از پیروزی انقلاب به دولت علی اکبر هاشمی رفسنجانی مربوط می شود. یامین پور از نوبخت درباره تفاوت برنامه نویسی توسعه در دوران قبل از انقلاب که مدل آمریکایی داشت با دوره سازندگی بعد از انقلاب پرسید و این کارسناس اقتصادی در این زمینه پاسخ داد: همانطور که به درستی اشاره کردید سابقه برنامهریزی توسعه در ایران پیشینه 60 ساله دارد. در سال 1328 اولین برنامه 7 ساله عمرانی با شرکت آمریکایی و گروه مشاوران موریس ناپسن به اجرا درآمد و این برنامه در ایران طراحی شد. با تشکیل یک شور، این برنامه نویسی توسعه 7 ساله در سال 1328 کارش را به طور رسمی شروع کرد. وی با تائید گفته یامینپور مبنی بر وجود الهاماتی که از بیرون مرزها برای برنامه توسعه گرفته میشد، ابراز داشت: بله این الهامات در آن برنامه وجود داشت چون توسعه اقتصادی بر خلاف رشد، پیشینه ای 250 ساله دارد و در واقع توجه به رشد اقتصادی به قرن هجدهم مربوط می شود، جایی که بعد از جنگ جهانی دوم برخی کشورها مستقل و در راه توسعه اقتصادی گام برداشتند. نوبخت ایران را مانند سایر کشورهای در حال توسعه معرفی کرد و افزود: ایران در توسعه از کشورهای دیگر عقبتر نیست؛ بلکه نسبت به خیلی از کشورهای جهان سوم بسیار جلوتر هست؛ نوع نگاه توسعه با توجه به سوالی که مطرح کردید در ذهن دارم، لازم است توضیحی بدهم که از سال1950 به بعد یعنی پس از جنگ جهانی دوم تا امروز میتوانیم نوعی تطور و تغییرات اندیشه توسعه را در 3 مقطع تاریخی تنظیم کنیم. این کاشناس اقتصادی دولتهای هاشمی و خاتمی با عنوان اینکه سالهای فاصله 1950 تا 70 19عمدتاً توسعه به معنی رشد اقتصادی بود، گفت: کشورهای مختلف به دنبال این بودند که بتوانند روشهای گوناگون رشد 5 تا 7 درصدی ایجاد کننند؛ عدهای معتقد بودند که این کار نیازمند رشد متوازن است.روزن اشتاین از جمله کسانی است که به این سبک میرفت و این اقتصادان معتقد بود که ما در همه زمینهها نمیتوانیم مزیت نسبی داشته باشیم تا بتوانیم جهت اقتصادی رشد 5 تا 7 درصدی ایجاد کنیم. وی با تعبیر بخشی از اقتصاد به عنوان لوکوموتیو، بقیه اقتصاد را واگنهایی دانست که بتواند به دنبال خود بکشد و باید بخش پیش رو را تشخیص داد. نوبخت 20 سال گذشته کشورهای مختلف رشد اقتصادی را پیگیر رفاه مردم دانست و عنوان کرد: با توجه تلاش ها برای ایجاد رفاه اجتماعی اما تاکنون چنین خواسته ای در جوامع ایجاد نشد و رضایتمندی برای انسان ها در زمینه توسعه اقتصادی وجود نداشت، به همین دلیل نسل دوم نظریهپردازان توسعه به مسئله توسعه همراه با عدالت فکر کردند. وی از اینکه چند نفر یا چند شرکت ثروتی را به دست آورند توسعه را ناتمام دانست و گفت: در صورت بالا رفتن میزان ثروت جامعه، ما حتی اگر آن سرمایه را بین همه افراد جامعه تقسیم کنیم نیز ثروت بیشتر خواهد بود، اما چون این ثروت ها به صور برابر به افراد تعلق نمی گرفت،به همین دلیل نظریه توسعه همراه با عدالت مطرح شد.
*نوبخت: در برنامه اول توسعه رشد اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی مئنظر بود
نوبخت با اظهار به اینکه دیدگاه فوق تقریبا 20 سال ذهن نظریهپردازان را به خود مشغول کرده، تشریح کرد: در سال 1990 نظریه جدیدی مطرح شد که عمدتاً نظریهپردازان شرقی مثل آنان، فوکودا، آکارتیاسن و ... اینها در زمینه توسعه با منظر انسان مواجه شدند. وی با استناد به نظریه های فوق تاکید کرد: توسعه اگر در کنار خودش رضایت انسان را نداشته باشد چه ارزشی خواهد داشت؟ رضایت انسان به این بستگی دارد که توسعه اقتصادی استعدادهای او را شکوفا کند؛ پس هرچه انتخابهای متعددی در فراروی انسان باشد؛ او میتواند به تناسب استعداد خود انتخاب مناسب داشته باشد. پس جامعه توسعه یافته از منظر آکارتیاسن؛ جامعهای است که گزینههای متنوعتری را فراروی خود قرار دهد. نوبخت افزود: شهر از روستا توسعهیافتهتر است زیرا در آن انواع رشتههای تحصیلی وجود دارد و در روستا برخی از رشتهها وجود دارند بنابراین هرچه تنوع بیشتر باشد آزادی انسان برای انتخاب بیشتر میشود و توسعه نیز معنای واقعی تری پیدا می کند و این 3 نوع تفکر در توسعه مطرح است و آخرین نسخه نگاه توسعه انسانی است که در آن تساوی آزادی مطرح است. این کارشناس اقتصادی با اشاره به مطرح بودن توسعه و رشد همراه با عدالت در سال 1368 گفت: اولین برنامه توسعه ایران در سال 67 به مجلس آمد همانجا ماند تا اینکه دولت هاشمی روی کار آمد و آن را پس گرفت، دقیقاً آنچه در اولین برنامه توسعه جمهوری اسلامی ایران است توسعه به معنی نظریهپردازان نوع سوم است، یعنی رشد اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی است. وی با اشاره به برنامه اول توسعه سیاستها و اهداف آن را اینگونه تعریف کرد:1_ بازسازی بافتهای دفاعی و مراکز جمعیتی که در دوران جنگ خسارت دیده و بلافاصله رشد اقتصادی تاکید دارد به مسئله عدالت اجتماعی و مسئله قسط اسلامی برمیگردد؛ اتفاقا در عدالت اجتماعی و اقتصادی کنارش اسلامی هم میآورد یعنی آنچه که در برنامه اول توسعه مطرح بود رشد اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی است، با استناد به آمارهای موجود رسمی میتوانیم بگوییم که آیا این متناسب با همین رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی، در برنامه اول عمل کردیم یا نه؟ یامین پور برای ورود دیگر کارشناس در مناظره خطاب به داوری اظهار داشت: به نسبت مدل توسعه با برنامههای توسعه، با مفهوم عدالت از آن حیث که عدالت یکی از سه رکن اصلی انقلاب اسلامی است؛ دربرنامه اول تا چهارم برنامه فرآیند مشارکت را داشت، از سوی کمیسیون تلفیق کمیته توسعه نسل دومی از قول نوبخت توسعه همراه با عدالت، که میگوید که محور اصلی برنامه توسعه اول و دوم در واقع دولت هاشمی و سازندگی است و تلقی نوبخت است آیا این را میپذیرید؟ داوری در پاسخ به این سوال بیان کرد: اگر اجازه دهید بخش دوم بحث را در قسمت آینده به آن بپردازم، اما نگاه رویکردی به روند برنامهنویسی بعد از انقلاب و بعد نگاه عملکردی، تلقی من این است که ما در 4 برنامه توسعه اخیر برنامه نداشتیم؛ در واقع یکسری مواد بوده که بودجههای سالانه را جهتدهی می کرد و به لحاظ عملکردی بعدها توضیح خواهم داد چون معتقدم مبانی برنامهنویسی رعایت نمیشد.
*برنامه دولت هاشمی نسخه بانک جهانی و صندوق بین المللی پول است
وی در حوزه رویکردی با اشاره به اینکه از زاویه دیگری بررسی میکند، گفت: بحث برنامههای چهارگانه که از سال 68 تا 84 تدوین شده است توسعه مسئله اخیر کشورهاست، درست از 200 سال اخیر اندیشه ترقی و توسعه مسئله اصلی نگاه نخبگان ما بوده و شکافهای سیاسی و اجتماعی در این جاهها بروز میکرد. داوری با تشریح دو رویکرد توسعه در 200 سال اخیر، اولین گروه در این رویکرد را عدهای دانست که در توسعه و بقا همزمان نظام، تکامل توسعه را به شرط همسانسازی با محیط بیرون میدانند. وی قائلین به این رویکرد را تفکر قالب حاکمان تاریخ معاصر ایران در تمامی دورههای سالهای قبل از پیروزی انقلاب برشمرد که فقط در دوره کوتاه مرحوم مصدق ـ که ملی شدن صنعت نفت را دنبال میکرد ـ آنجا بحث همسازی را در نظام بینالملل دچار خدشه میکند. این کارشناس معتقد است: سالهای پس از انقلاب، خط سیر برنامهنویسی از سال 68 ـ برنامههای اول تا چهارم ـ زنجیرهای به هم پیوسته بودند که با طرح مبانی برنامه دوره چهارم کاملا نشان داد که چه چیزی در این برنامهها دنبال میشده است؛ متأسفانه اعتقاد بخشی از نخبگان جامعه ما چه نخبگان حکومتی یا در حوزه عمومی این بود که بقا، توسعه و تکامل ما در تعامل با نظام بینالملل است. وی با توجه دادن به برنامه توسعه که از سال 68 نوشته شد و طراحی پروژههای برای پیادهسازی آن در جامعه به طور مشخص با عنوان «پروژه تعدیل اقتصادی» ابراز داشت: زمانی که برنامه دولت پنجم معرفی شد، از سوی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، در حقیقت نسخه اقتصاد منطبق با عدالت نوشتهای نوشته شده بود در خارج از ایران کارگزاران دولت پنجم این کلمه را که به عنوان کلمه انطباق و تطبیق است را به عنوان تعدیل ترجمه کردند و من معتقدم که یکی از مهارت کارهای کارگزاران در آن زیاد بوده است. در این هنگام مجری برنامه عنوان کرد: نوبخت استفاده از مدل توسعه غربی در دولت سازندگی را رد نکردند و خودشان میگویند نسل دوم توسعه معروف غرب است. داوری نیز در ادامه گفت: الگوهای رایج مطرح بین دو الگو که فقط به مسئله رشد تاکید دارد گویی به همراه رشد با عدالت تاکید دارد این برنامه مدل دوم یعنی رشد همراه با عدالت برگزیده است.
*نوبخت: علم اقتصاد و نظریههای توسعه در غرب است
نوبخت هم برای ارائه توضیحات بیشتر تاکید کرد: علم اقتصاد و نظریههای توسعه در غرب است پس باید این نظریه ها را با آوردن به داخل کشور را بومی کنیم. مواردی را میگویم که مدلی که علم است با جغرافیا و تاریخ ایران تطبیق پیدا میکند و بحث فرهنگ نیز مدل رشدی دارد هم یک نوع علم است که به داخل کشور میآید با فرهنگ و مقتضیات کشور تطبیق داده میشود و به تدریج پیشرفت و مستندات را بازگو میکند. داوری در واکنش به اظهارات طرف مناظره گفت: من برخلاف نوبخت اعتقاد ندارم که برنامههای اول تا چهارم رشد همراه توسعه با عدالت را دنبال میکرد و دفاعیه آن را دارم که باید به پردازش و این رویکرد در برنامه توسعه چهارم پررنگتر شود که ادغام ساختارها در نظام بینالملل به این مفهوم که اگر بخواهیم ملموستر بگوییم این نگاه از سرمنشاء داروینیستی است. تئوری داروین این است که اگر یک موجود زنده موقعی که بقا دارد وارد رشد و تکامل میشود که محیط پیرامونش با هم منطبق و سازگار شود وقتی سازگار شد توسعه مییابد. وی افزود: در سال 1368یکی از مسئولین حزب مشارکت که آن موقع مسئولیت امنیتی داشت جزوهای مینویسد و توصیه میکند جمهوری اسلامی ایران اگر میخواهد بماند و توسعه یابد باید به ساختارهای نظام بینالملل هم همساز شود یعنی با روند اقتصاد جهانی و آنچه که به سیاست خارجی در سطح بینالملل سیاستگذاری میشود با روندهای فرهنگی، اجتماعی، بینالمللی باید سازگار شود. یامینپور نیز پس از ارائه این بحت از داوری سوال کرد که آیا شما این رویکرد را منافی با اهداف انقلاب اسلامی میدانید؟ عبدالرضا داوری پاسخ داد: بله. انقلاب اسلامی ایران آمده تا طرح نویی را در مقابل تمدن غرب در بیفکند وقتی انقلابی چنین داعیهای دارد طبیعتاً در برنامههای توسعه که حذف و ادغام ساختارهای اجتماعی ـ فرهنگی را دنبال میکنند با آرمان انقلاب بزرگ ایران در تعارض هستند. این استاد دانشگاه ادامه داد: من معقتدم برنامه توسعه پنجم پیگیر عدالت بوده و در چنین رویکردی است که می گوید؛ ما باید توزیع درآمد را افزایش داده و کاهش رشد شکاف طبقاتی را در اولویت قرار دهیم. در رویکرد بعدی بخشی از اقتصاددانان که اتفاقا اقتصاددانان اروپایی و آمریکایی هستند معقتدند اگر رشد اقتصادی یعنی تولید و رشد ثروت را مطرح کنیم توجهی به شکافهای طبقاتی نداشته باشیم که این رویکرد باعث میشود که ثروت جامعه در بخشی از جامعه متمرکز شده و بعد از آن ثروت با سرمایهگذاری و پسانداز رشد و توسعه در کل جامعه میتواند ایجاد کند که در برنامه اول تا چهارم چنین رویکردی وجود داشته است. یامینپور با اشاره به عقیده داوری که مدل توسعه دولت هاشمی و حتی بعد در دوره اصلاحات مدل توسعه غربگرا یا وابسته گرا میداند که نتوانسته عدالت را محقق کند و باعث ایجاد شکاف اجتماعی هم شده است نظر نوبخت را جویا شد و نوبخت نیز انواع مدلهای توسعهای را به عنوان علم و تجربه بشری مطرح کرد و افزود: 2 الگو در دولت پنجم و ششم را مطرح کردم و الگوی سوم را که از سال 1990 به بعد مطرح شد اینها علم توسعه هستند، آیا ما میخواهیم بدون توجه به علم در زمینه توسعه اقتصادی گام برداریم؟ اگر میخواهیم این را انجام ندهیم؛ باید علم دیگری را بیاوریم، بگوییم که این علم چون مبدا و مرجعش غرب است و صفت غربی روی آن است یا از جغرافیای غرب برخاسته، حتما مردود است. بخش قابل توجهی از علم پزشکی، همه علوم ما از غرب آمده است. نوبخت در رابطه با تعامل با نظام بین الملل ابراز داشت: سیاستهای کلی مقام معظم رهبری که ابلاغ هم فرمودند تعامل سازنده با جهان مطرح شده است ما که اساساً بدون تعامل نمیتوانیم رشدی داشته باشیم، اقتصادی که همین الان در ما تقویت نشده مجبوریم مایحتاج از برنج و گوشت و ... از خارج بخریم چنین ارتباطی که از نظر تجاری با خارج داریم میتوانیم بدون تعامل داشته باشیم؟ پس نفس داشتن تعامل به معنی وابستگی نیست. یک اشتباه است که خیلیها مرتکب میشوند تا مسئله تعامل برای هماهنگی با دنیا مطرح است بلافاصله تداعی میشود که این نوع وابستگی است نه قطعا آن وابستگی رد است. ما از کجا میتوانیم بگوییم که یک برنامه چیست؟ باید اهداف آن را ببینیم برنامه در واقع ساز و کارهای رسیدن به هدف را مشخص میکند. داوری به عنوان فردی دانشمند برنامه اقتصاد و مبحث توسعه را مطرح میکند. از ایشان استدعا دارم اهدافی که وجود دارد را بیان کند و من این اهداف را حتی مستند آوردهام،چون در این مناظرهها بعضاً حرفهایی زده میشود که سند ندارد و کسی نیست که به آن بپردازد.
*نوبخت: برنامه دولت هاشمی خودکفایی در محصولات استراتژیک کشاورزی بود
مجری خطاب به نوبخت گفت: شما راجع به عدالت معتقدید نوع جدیدی از توسعه پس از جنگ ایران و عراق در کشور اجرا شد. آیا اجرای آن منجر به شکاف طبقاتی نشد؟ نوبخت پاسخ داد: من سوال را به همان شفافیتی که مطرح کردید پاسخ میدهم، آنچه که در برنامه اول و دوم صورت گرفت حتی فاصله و شکاف طبقاتی را کم کرد و نابرابری درآمدها را کاهش داد. این ادعایی است که من دارم بنابراین باید سند ارایه کنیم که اسنادش موجود است. وی ادامه داد: قبل از اجرای برنامه توسعه اول، نظام جمهوری اسلامی ایران دنبال چه عدالتی بود و بعد اگر فاصله طبقاتی بیشتر شده که التبه با شما هم موافقم، باید بگوییم که برنامه چیست؟ باید هدفش را بشناسیم. آیا برنامه با ساز و کارهای خودش توانست آن هدف را محقق کند یا نه؟من 2 سیاست و هدف کلان کیفی را در برنامه اول میخوانم بعد از آن بحثی که ما باید در خصوص بازسازی و نوسازی و تجهیز بنیه دفاعی و ظرفیتهای تولیدی و زیربنای مرکزی جمعیت بحثی کنیم که در طول جنگ آسیب دیدند. آیجاد رشد اقتصادی در جهت افزایش تولید سرانه اشتغال مولد، کاهش دلبستگی اقتصاد با تاکید بر خودکفایی با محصولات استراتژیک کشاورزی و مهار تورم؛ مواردی هستند که در برنامه اول توسعه مورد توجه قرار گرفتند. نوبخت گفت: در ادامه هدفگذاری شد که در جهت تامین عدالت اجتماعی اسلامی با حداقل نیازها تلاش شود و جالب اینجاست که تغییر اصلاح الگوی مصرف که سال الگوی مصرف که امسال نامگذاری شده، از آن زمان مطرح شده بود و تکامل مادی و معنوی با حفظ کرامت و آزادگی انسان این هدف است. در برنامه دوم تلاش در جهت تحقق عدالت اجتماعی اولین هدف مطرح شده پیگیری شد.دوم رشد فضایل بر اساس اخلاق اسلامی و ارتقاء کمی و کیفی فرهنگ عمومی جامعه، هدایت جوانان و نوجوانان در عرصههای دین و مذهب و غیره است.پس هدفگیری برنامه اول که سندش را خواندم و چه در برنامه دوم در راستای مسئله عدالت است. حال ممکن است سوال شود که شما آرمانی را مطرح کردید آیا به این آرمان رسیدید؟ وی در پاسخ سئوال خود بیان داشت: اگر با هم قبول کنیم که دو شاخص مهم کمی مثل فاصله طبقاتی و مسئله ضریب جینی تا حدی نشانگر این است که آیا عدالت اجتماعی و اقتصادی و توزیع درآمدها انجام شد یا نه، من آمار مرتبط با این دو بخش را بیان می کنم تا بدانیم صحبت هایمان در مورد این عملکردها به کجا ختم می شوند.
*نوبخت: بر اساس آمار رسمی در دولت پنجم شکاف طبقاتی کاهش یافته است
یامین پور بعد از توضیحات نوبخت به وی گفت: شما میگویید که شکاف طبقاتی نسبت به دهه 60 دراجرای برنامه دوم کم تر شده است؟ نوبخت پاسخ داد: بله همین طور است با عدد و رقم این را برای ملت بزرگ ایران قرائت می کنم.آنچه من بحث میکنم گزارش رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است که این آمار در سایت هم موجود است. وی افزود: فاصله طبقاتی که نسبت ده درصد ثروتمندترین به 10 درصد فقیرترین است، در سال 1368، 6/17 بود یعنی ثروتمندترین 10 درصد افراد نسبت به فقیرترین افراد 6 برابر اینها مصرف و درآمد داشتند آن فاصله به 8/15 رسید، و وقتی آقای هاشمی که دولت را تحویل می داد به 5/14 رسید قبلا بر این اساس به هیچ وجه چیز مناسب نیست در فرهنگ ایران با این آیا هدفگیری که ابتدا صورت گرفت، که اول بگوییم هدف تامین عدالت را داشتهاند در برنامه اول و دوم هدف تامین عدالت و حتی در برنامه بررسی شده، مطابق با آمار نشان میدهد که شکاف طبقاتی کمتر شد. متاسفانه این دو ضریب، هم ضریب جینی و هم ضریب نسبتها متاسفانه در برنامه چهارم بهتر نشد بلکه بیشتر هم شد. پامین پور پس از صحبتهای نوبخت خطاب به داوری گفت داعیه ای که از سوی نوبخت مطرح شد، زیاد است. یکی آنکه تعامل با وابستگی و هضم در نظام بینالملل تفاوت دارد و دوم آنکه وی متقن و مطمئن معقتد است که شکاف فاصله طبقاتی در دوره هاشمی کم شده و فقیرتر نشدند و این برنامه هدفش مهار تورم بوده و در دوره سازندگی و بعد هم حرکت این برنامه به سمت اصلاح الگوی مصرف بوده است.
*چرا کتاب مبانی نظری برنامه چهارم جمعآوری و خمیر شد
داوری هم در این زمینه اظهار داشت: وقتی یک ساختار در زمان حاکمیت شوروی سابق در اروپای شرقی برنامههایی را برای پیشرفت باید دنبال کند آنها هم به مجموعه گزارههایی برسند که به نظرشان علمی باشد در ساختار نظام سرمایهداری به یک نگرشهایی میرسیم که منافع آن نظام را تامین کند. چندان این گزاره ها را علمی نمی دانم. وی تصریح کرد: منظور من از وابستگیها حذف تعامل نیست وقتی که در برنامه چهارم توسعه سالیانه 20 درصد بودجه نظامی را کاهش دهیم و به جای آن عضو پیام منطقهای یا عضوپیمان نظامی بینالمللی شویم تا آنجا رویشان نشود بنویسند ناتو در حالی که منظورشان همان ناتو بود، کاری که دنبال میکردند به ناتو میرسید. برنامه چهارم یا دومین برنامه دوره خاتمی در سال 82 بود این به صراحت گفته شد که 20 درصد از بودجه سالیانه کم کنیم ارتش و سپاه مساجد اکثر در سطح یک ارتش قابل مقایسه با پاکستان است و قابلیت تقابل با آمریکا را نداریم چرا بودجه نظامی بگذاریم، بودجه نظامی را، به جایش عضو ناتو بشویم. نسبت آن نسبت به ایدئولوژیک است میتوانیم بگوییم رویکری است که در برنامه اول ردیابی میشود کرد که در شرایط سیاسی دولت هشتم این جسارت را پیدا کردند که سازمان مدیریت و برنامهریزی بودجه سند رسمی منتشر کند، این نوشته چند روشنگر و صاحب نظر نیست بلکه سند رسمی دولت آقای خاتمی است میگوید برویم عضو ناتو بشویم و این تعامل نیست. نوبخت هم در پاسخ به اظهارات داوری گفت برای این توضیحات چه سندی دارید؟داوری پاسخ داد:این سند در صفحه 349 کتاب مبانی نظری برنامه چهارم موجود است که همراه خود آورده ام.نوبخت هم پاسخ داد: این کتاب که قانون نیست آنچه به مجلس رفته و تصویب شده این کتاب است. داوری ادامه داد: اینها مبانی نظری است که آن را با صراحت نوشتهاند " ایران به جای اختصاص بودجه نظامی به پیمانهای امنیتی بپیوندد " این اسمش تعامل نیست؟ این اسمش هضم ایران در نظام بین المللی است؛ یعنی کاری که ژاپن برای توسعه به آمریکا پایگاه نظامی داد و خود را از جایگاه امنیتی خالی کرد؛ این تعامل از این جنس خواهد بود، جمهوری اسلامی ایران برای اینکه پیام خود را بخواهد به دنیا برساند؛ باید تعامل داشته باشد، ـ این مشخص است که ـ بحث اقتصادی و تجاری که بدون تعامل صورت نمیگیرد، بحث تعامل را اینگونه مطرح کردند. یامینپور تصریح کرد: این کتاب مبنای تدوین برنامه بوده ولی وقتی به برنامه تبدیل شد چیز دیگری میشود؛ کتاب فوق مبانی سازمان مدیریت و برنامهریزی برنامه چهارم بوده است. داوری گفت: علت جمع آوری و خمیر شدن این کتاب چه بود؟ علت متوقف شدن همین روند چه بود؟ میدانید که کتاب خمیر شد این کتاب درست است که در نهایت مبنا قرار داده نشد ولی در دولت خاتمی این کتاب را منتشر کردند، این کتاب مبانی نظری یک دولت است.
+
سلام
میلاد امام حسین (ع)، ابالفضل العباس و امام سجاد(€) را به تمام شیعیان جهان تبریک عرش می نمایم.
+
با سلام و تسلیت ایام سوگواری بانوی دو عالم
هیئت خدمتگزاران علی ابن موسی الرضا(ع) در برگزار میکند: ختم 124000 صلوات در ایام فاطمیه. برای دریافت اطلاعات بیشتر و ثبت نام در این طرح به وبلاگ هیئت مراجعه کنید: www.khg.33ir.ir
+
دوستان سلام!
همونطور که می دونید اوباما رییس جمهور امریکا و پرس رییس رژیم اشغالگر قدس پیام نوروزی دادند و رهبری هم تو مشهد جوابشون رو داد.
نظر شما در مورد این تحرکات سیاسی در اولین روزهای سال چیه؟