پارادوکس سقراط ( Socrates Paradox )
نقل شده است که سقراط روزی گفته است : " چیزی که می دانم این است که من هیچ چیز نمی دانم ".
پارادوکس جزیره ی وحشی ها
در جزیره ای قبیله ای وحشی زندگی می کردند که دو خدا، خدای راستی و خدای دروغ داشتند. آنها هر کس را که به جزیره می آمد قربانی می کردند، به این ترتیب که از وی سوالی می پرسیدند، اگر راست می گفت او را قربانی خدای راستی و اگر دروغ می گفت، او را قربانی خدای دروغ می کردند. روزی شخصی وارد جزیره شد. او را گرفتند و از او پرسیدند " سرنوشت تو چه خواهد بود؟ " آن شخص جواب داد " شما من را قربانی خدای دروغ خواهید کرد. " با این جواب وحشی ها مستاصل شدند زیرا خواه راست گفته باشد و خواه دروغ باید هم قربانی خدای راستی شود و هم قربانی خدای دروغ !
پارادوکس بوچوفسکی ( Buchowski Paradox )
فرض کنید شما فقط دو برادر دارید که هر دو از شما مسن تر هستند. دراین صورت جمله ی به ظاهر غلط ذیل، راست است: " برادر جوانترم از من مسن تر است "
پارادوکس آرایشگر ( Barber Paradox )
یا
پارادوکس راسل ( Russell "s Paradox )
در دهکده ای فقط یک آرایشگر وجود دارد. او فقط ریش کسانی را می تراشد که ریش خود را نمی تراشند. سوال این است که ریش خود ریش تراش را چه کسی می تراشد؟ اگر او ریش خود را نتراشد، باید نزد ریش تراش یعنی خودش، برود تا ریشش را بتراشد و اگر ریش خود را بتراشد، نباید توسط ریش تراش یعنی خودش، ریشش تراشیده شود.
پارادوکس دروغگو ( Liar "s Paradox )
یا
پارادوکس ائوبولیدس ( Eubulides "s Paradox )
می گویند روزی ائوبولیدس، متفکر یونانی قرن چهارم قبل از میلاد، گفت: " چیزی که الان می گویم دروغ است ". اگر گفته ی او درست باشد، آنگاه بنا به آنچه گفته است، باید گفته اش دروغ باشد، و اگر گفته ی او دروغ باشد، دوباره بنابر آنچه گفته است نتیجه می شود که گفته اش درست است.